ماجراهای مهتاب ویگانه
واااااااااااااااااااااااااااای...سلام بچه ها..... چطورین؟؟؟؟؟؟ نیم ساعت دیگه وقت سرنوشت سازمنه....هههههخخخ میخوام برم بنیاد تاجواب های سپهر رو بپرسم... ولی بااینکه میدونم تو مصاحبه گند زدم ولی میرم.... برام دعـــــــــــــــاکنید... اگه خدایی نکرده قبول نشده باشم....توخونه حوصلم سرمیره... نه شوخی کردم خدایا.... میام بهتون خبر میدم...اومدم همین رو بگم... پس کاری باری؟؟؟ بااااااای
نظرات شما عزیزان:
یوگوی خانوم و مهی خانوم من که دقیقا نفهمیدم وبتون موضوعش چیه فقط اینو فهمیدم شما باحالید همش باهم کل میکنید
ولی خوشحال میشم داستان و موضوع اصلی اینجا رو بدونم
+ شنبه 5 مرداد 1392
|
16:58|یگانه